پرستارانی که در خط مقدمِ جبهۀ سلامت با کرونا مقابله میکنند، در شرایطی بیسابقه قرار گرفتهاند؛ با افزایشِ شدیدِ تعدادِ مبتلایان، حالا آنها باید برای بیماران و زندگیِ خودشان تصمیماتِ مخاطرهآمیزی بگیرند. سیندا راشتون استادِ دانشکدۀ پرستاریِ جان هاپکینز که یکی از پیشگامان حوزۀ اخلاقِ پرستاری است، میگوید «برای پاسخ به چنین همهگیریِ بزرگی، هنوز چیزهای زیادی هست که باید یاد بگیریم. در این بُرهۀ اندوه و بلاتکلیفی، پرستاران هستند که با این مشکل به مقابله پرداختهاند.»
پروفسور راشتون ـــ مولفِ کتابِ «سرسختیِ اخلاقی» که سال 2018 منتشر شد ـــ کمک کرد تا یک تالار گفتگوی اینترنتی تشکیل شود و پرستاران بتوانند چالشها و تجربیاتشان را در دورانِ کرونا به اشتراک بگذارند. متنِ پیشرو، گفتگوییست با پروفسور راشتون دربارۀ شرایط و تصمیماتی که پرستاران، بهخاطر بحرانِ کرونا، هر روز با آنها درگیرند.
شیوعِ کرونا چه تاثیری بر حرفۀ پرستاری داشته است؟
امروز نقشِ پرستاران مهمتر از هر زمانِ دیگریست. پرستاران معمولا آخرین امیدِ بیماران هستند. پرستارها هستند که غربالگری را انجام میدهند، و از بیمارانِ بدحال مراقبت کرده، و پروتکلهای اورژانس را اجرا میکنند، و با خانوادهها حرف میزنند، و به بیمارانِ رو به مرگ رسیدگی میکنند. همۀ حوزههای پرستاری، امروز متاثر شدهاند. حتی از پرستارها خواسته شده در بخشهایی فعالیت کنند که تخصصِ عادیِ آنها نیست. در بعضی جاها، آنها مشاوره از راهِ دور هم ارائه میکنند. به آنها آموزشهای تازهای داده میشود تا مهارتهای جدیدی بیاموزند و نقشهای تازهای را قبول کنند؛ مثلا در بخشهای ایمنی و آیسییو (ICU). آنها هستند که پروتکلهای اورژانس را عملیاتی میکنند. ما در شرایطی قرار گرفتهایم که مجبوریم منابعمان را به چیزهای دیگری اختصاص دهیم؛ در میانۀ این بحران، پرستاران هم درحالِ نوآوری و مدیریتِ اوضاع هستند.
از دیدگاهِ اخلاقی، پرستاران با چه چالشهای جدیدی روبهرو هستند؟
درمورد پرستاران، چارچوبِ اخلاقیِ ما روی رفاهِ بیماران متمرکز است. بهلحاظِ تاریخی، تصمیمگیری دربارۀ بیمار، برمبنای اصلِ استقلالِ بیمار و ترجیحات و ارزشهای بیمار است. با وخیمترشدنِ همهگیریِ فعلی، این تصمیمات با استفاده از پروتکلهای موسوم به «تریاژ» انجام میشود. نتیجتا باید چشماندازِ اخلاقیمان را وسیعتر کنیم تا با یکپارچهترکردنِ موضوعِ بهداشتِ عمومی، سلامتِ مردم را به حداکثر رسانده و آسیبها را به حداقل برسانیم؛ طوری که مردم از منابعِ اندکی که در اختیارشان قرار دارد، بهرۀ بیشتری ببرند.
اما مسئلۀ دیگر این است که در شرایطِ جدید، پرستاران حس میکنند نمیتوانند مثلِ سابق به بیمارانشان برسند. شکافِ بینِ آنچه «میتوانند» بکنند و آنچه خودشان فکر میکنند که «باید» انجام شود، نوعی بحرانِ اخلاقی ایجاد میکند؛ چون ممکن است فکر کنند که دارند از راستکرداریِ خود مضایقه میکنند. در بحبوحۀ بحرانِ فعلی، لازم است که درموردِ مفاهیمی چون عدالت و انصافْ بازاندیشی شود و تعهداتِ اخلاقیمان در هنگامِ پاسخ به شرایطِ وخیم از دوباره تعریف شود.
این تعهدات دقیقا کدامند؟
خیلی پیچیدهاند. پرستاران همیشه تعهداتی در برابر بیماران دارند، اما همهگیریِ فعلی، محدودیتهای فراوانی را به آنها تحمیل میکند. مثلا ما بهعنوان پرستار، نمیتوانیم به بیمار بگوییم که «هرچه میخواهی، موجود است» بلکه میتوانیم بگوییم «باتوجه به منابعی که در اختیار داریم، این کارها را میتوانیم بکنیم.» یعنی من فقط میتوانم درحدِ علم و مهارتِ خودم، به تسکینِ بیماریِ شما کمک کنم تا خودتان تصمیم بگیرید که چه چیزی برایتان بهتر است؛ یا داروهای مُسکِن و حمایتِ روحی و معنوی ارائه کنم، یا فقط به نگرانیها و ترسهای شما گوش کنم.
درعینحال، پرستاران باید به این فکر کنند که چهطور میتوانند به افرادِ بیشتری کم کنند، و این معمولا یعنی اولویتدادن به بیمارانِ بدحالتر و مرخصکردنِ بیمارانی که در شرایطِ عادی نباید مرخص شوند. ضمنا وقتی محدودیتِ منابع دارید، در استفاده از تجهیزات و داروها و منابعِ درمانی باید لحظه به لحظه تصمیم بگیرید.
و پرستاران چه تهعداتی به خودشان و خانوادههایشان دارند؟
در چارچوبِ اخلاقِ حرفهایِ ما، همیشه بیماران اولویت اولِ ما هستند. البته معنایش این نیست که ما نسبت به رفاهِ خود و خانوادههایمان تعهداتی نداریم. پرستاران با پرسشهای متعددی دست و پنجه نرم میکنند، مثلا، «آیا ممکن است هر روز که از سرِ کار به خانه برمیگردم، خانوادهام را مریض کنیم؟» و اینکه، «چهطور باید بین نیازهای عزیزانم و نیازهای بیپایانِ بیماران تعادل برقرار کنم؟»
ریسکِ کار بسیار بالاست، و متاسفانه پاسخهای مناسبی برای آن وجود ندارد. برای رعایتِ راستکرداری در این شرایط، باید تاحدی واقعیتِ شرایطِ فعلیِ خودمان را بپذیریم و با ابهام و بلاتکلیفی کنار بیاییم، و این را درک کنیم که ما تحتِ شرایطِ سخت و دشواری داریم تصمیمگیری میکنیم. ولی آییننامۀ اخلاقیِ پرستاران بهروشنی میگوید: تعهداتِ پرستاران در قبالِ خودشان و دیگران یکسان است. درواقع سرمایهگذاری در رفاهِ شخصی، اصولا یک امرِ اختیاری نیست، بلکه یک الزامِ اخلاقیست.
خطرِ فرسودگیِ شغلی هم خیلی زیاد است. اینطور نیست؟
حتی قبل از شروع بحران جاری، میزانِ فرسودگیِ شغلی بهطورِ هشدارآمیزی رو به افزایش بود. پارسال من در کمیتۀ گزارشدهیِ آکادمی ملی پزشکیْ روی این مسائل کار میکردم. درواقع این همهگیری، نظامِ بهداشتیای که ازقبل تحتِ فشار بود را تحتِ فشارِ بیشتری قرار داد. با شناختی که من از جامعۀ پرستاری دارم، میدانم که در موقعِ بروز بحرانْ آنها همیشه آمادۀ کمک هستند. الان نگرانکنندهترین چیز، پیامدهای بلندمدتِ این وضعیت است. الان فقط بحثِ آسیبهای روانی درمیان نیست، بلکه مسئلۀ مهمتر این است که بعضیها حس میکنند در جریانِ بحرانِ جاری، گاهی خلافِ وجدانشان عمل میکنند. نتیجهاش اندوهِ اخلاقیِ شدید یا آسیبِ اخلاقی است که به مرورِ زمان انباشته میشود. و ما نمیتوانیم مهارِ این اندوهِ روانی را به بعد واگذار کنیم. همین حالا باید باید دست به کار شویم.
چهطور میتوان آن را مدیریت کرد؟
من قبلا دربارۀ مفهومِ سرسختیِ اخلاقی در کارکنانِ بهداشت و درمان مطلب نوشتهام. یک استراتژی این است که با کمکِ ابزارهای تحلیلی، بهترین شیوۀ عمل را پیدا کنیم. ضمنا ما باید با استفاده از شیوههای روانشناختی ـــ مثلا ذهنآگاهی ـــ به افزایشِ خودآگاهی و خودگردانیِ افراد کمک کنیم. این به سیستمِ عصبیِ ما کمک میکند تا تعادلش را پس بگیرد و در وضعیتِ جنگ یا گریز گرفتار نشویم. استراتژیِ دیگری هم هست به اسمِ مباشرتِ شخصی ـــ یعنی اولویتبندیِ اموری که بدن و ذهن و روحِ ما از آنها تغذیه میکند، و بهرهبرداری از چیزهایی که در چالشهای اخلاقیِ گذشته هم به کمک ما آمده بودند.
داشتنِ تریبون و شنیدهشدن هم برای پرستاران واقعا مفید است. مثلا ما برنامۀ جدیدی را برای گردهماییِ مجازیِ پرستاران ترتیب دادیم که با کمکِ آن، پرستارانی که در مکانهای مختلف کار میکنند، میتوانند دربارۀ چالشهای اخلاقیِ پیشِروی خود حرف بزنند و از همکارانشان چیزهای تازهای یاد بگیرند. درمورد انگیزۀ تشکیلِ این تالار اینترنتیِ ویژۀ پرستاران، باید بگویم که من خیلی نگرانِ حرفهای بعضی از پرستاران بودم که میگفتند احساسِ انزوا میکنند و هیچ جای امنی برای اشتراکگذاری تجربیاتشان ندارند. برای همین، از همکارانم کمک خواستم تا این تالارِ آنلاین را درست کنند. ما از پرستارانِ خط مقدم دعوت کردیم تا به این تالارِ گفتگو بپیوندند و تجربیاتشان را باهم به اشتراک بگذارند.
عدهای از پرستاران از کمبود دستورالعملهای بهداشتی و کمبودِ تجهیزاتِ محافظتِ شخصیْ شاکی هستند؛ و عدهای هم نگرانِ خطراتی هستند که خانوادههای خودشان را تهدید میکند. درعینحال عدۀ زیادی هم هستند که از جایگاهِ هموطنانشان و همبستگی با آنها حرف میزنند، تا الهامبخشِ بقیۀ همکارانشان باشند. مثلا یکی از پرستاران در پُستِ خود نوشته بود:
«این یک کابوسِ واقعیست ـــ آنهم درست در خانۀ خودمان. … من چهارده سال در بخشِ اورژانس کار کردهام و در این دورۀ پرآشوب کنار همۀ همکارانم ایستادهام ـــ و هیچوقت از اینکه بگویم پرستارم، اینقدر افتخار نکرده بودم.»
وقتی این بحران تمام شود، ما با استفاده از مطالبِ مطرحشده در این تالارِ گفتگو، گزارشی را برای ژورنالِ پرستاریِ آمریکا تهیه خواهیم کرد و برمبنای آنها توصیههایی را از قولِ پرستارانِ خط مقدم برای استفادۀ نظام سلامت در بحرانهای آتی تنظیم خواهیم کرد تا در آینده، برای بحرانهایی مثل بحرانِ کرونا آماده باشیم.
چه چیزی درموردِ وضعیت پرستاران، مایۀ امیدواریست؟
بهنظرم این همهگیریْ باعثِ برجستهشدن و اعتلای جایگاهِ حیاتیِ پرستاران در بهداشت و سلامتِ عمومی شده است. ما بارها شاهدِ زحماتِ پرستاران، و سازگاری و پیشقدمشدنِ آنها بودهایم. اخیر با تعدادی از فارقالتحصیلان دانشکدۀ پرستاریِ جان هاپکینز حرف میزدم که از نحوۀ سازگاریِ خود با «وضعِ عادیِ جدید» حرف میزدند. چیزهایی که آنها از تلاش و رشد خود میگویند، واقعا الهامبخش است. به نظرم اینها واقعا مایۀ امیدواریست.
________________
منبع: دانشگاه جان هاپکینز